اكنون می دانیم كه سیاره زمین و منظومه شمسی در نقطه ای نزدیك به حاشیه كهكشان ما یعنی راه شیری قرار دارند. تمامی ستارگان آسمان شب هم در واقع همان میلیاردها ستاره كهكشان راه شیری هستند كه بخش كوچكی از آنها با چشم غیرمسلح دیده می شوند. بنابراین آیا واقعاً دلیلی برای شكل گیری نقش های منظمی در میان این انبوه ستارگان پراكنده وجود دارد؟
ریاضیات پاسخ بسیار جالبی را به این پرسش ارائه می دهد. در سال 1928،یك ریاضیدان برجسته به نام فرانك پلامپتون رمزی ثابت كرد كه چنین نقش هایی عملاً در هر ساختاری كه اجزاء بسیار زیادی دارد - خواه مجموعه ای از ستارگان باشدیا آرایه ای از ریگ ها یا زنجیره ای از اعداد حاصل از انداختن تاس - همواره وجود دارند. به عبارتی هرچقدر هم كه یك ساختار در نگاه اول نامنظم به نظر برسد بازهم می توان الگوهای منظمی را در پشت بی نظمی ظاهری آن پیدا كرد. مثلاً با بررسی مجموعه ای با تعداد كافی از ستارگان، همیشه می توان گروهی از آنها را یافت كه با تقریب بسیار خوبی یك نقش خاص را پدید می آورند.
بدین ترتیب پلامپتون رمزی ثابت كرد كه هر ساختاری در جهان - هر قدر هم در ظاهر بی نظم به نظر برسد - الزاماً شامل یك زیرساختار منظم است. حدود 40 سال پس از این اثبات شگفت انگیز، یک ریاضیدان آمریکایی به نام تئودور موتسكین نشان داد كه نظریه رمزی تلویحاً حاكی از آن است كه بی نظمی كامل در جهان غیرممكن است.
oگروه موضوعی ← علوم پایه
oنظریه پرداز ← پلامپتون رمزی
oتاریخ ارایه نظریه ← 1928
ما 360 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم