اگر زمانی به این تأسیسات حمله شود چه خواهد شد؟
این مقاله تقریباً نزدیك به زمان شروع به كار دولت اول آقای دكتر احمدی نژاد نوشته شده و قسمتهایی از آن در بعضی از نشریات داخلی و خارجی به چاپ رسیده است.
1. هیجان زدگی در تصمیم گیری مانند وقتی است كه شخصی در حین فرار كردن از گرگها میخواهد معادله چندمجهولی ریاضی حل كند. باید مراقب هیجان زدگی و شتابزدگی خود باشیم كه این هوشمندی را زایل میكند.
2. مقاومت، اشتباه است مگر اینكه مقاومت مؤثر و پیش رونده باشد. اگر جهت مقاومت به عقب باشد، شكست حاصل میشود بنابراین مقاومت درست، هنگامی است كه جهتاش به سمت جلو است و حالت پیش روی دارد. ما نباید قدمی به جلو بگذاریم كه راه به عقب كشیدناش دشوار باشد. ممكن است شرایط به گونهای شود كه ضرورت یابد قدمی را كه به جلو برداشته ایم، به عقب ببریم.
3. شعارهای ملی گرایانه به ظاهر درست و غرورآفرین، نباید انتظارات گرفتاركننده بعدی را در مخاطبان ما بوجود آورد. پس قبل از طرح چنین شعارهایی، هزینه آن را در نظر بگیریم.
4. ما باید جهان را در برابر عمل انجام شده قرار دهیم. بعضی از كسانی كه در شمال ایران زمینها را تصرف میكردند، روششان این بود كه شب هنگام، مصالح خانه را در زمین خالی میكرده و طی چند ساعت، خانهای را با دیوارهای مشخص در آنجا بر پا میكردند. شهرداری هم حق ورود به حریمهای شخصی افراد را نداشت. «ادب از كه آموختی، از بیادبان». اگر ما در قدم چهارم باشیم غربیها درباره قدم چهارم با ما مذاكره خواهند كرد نه قدم سوم.ای كاش غنی سازی اورانیوم قدم سوم ما میبود یا باشد یا بشود. ای كاش ما در میانه راه از سلاح هستهای حرف میزدیم تا آنها به صلح هستهای راضی میشدند. از مرگ میگفتیم تا به تب قانع میشدند. هنوز هم این فرصت كاملا نسوخته.
5. ما باید به غرب یادآور شویم كه آنها نباید ما را از كوره به در كنند و باید بدانند كه اگر از كوره بدر رویم، اگر به مرحله نعره و فریاد برسیم چه خواهد شد. وقتی كه آمریكاییها چین و كره شمالی را اذیت كردند، بعد از مدتی پاكستان اتمی متولد شد. البته ایران نه چین است نه كره شمالی. ولی كاسه صبرش، گنجایش معلومی دارد.
6. ما باید به كشورهای اسلامی این اطمینان را بدهیم كه دسترسی ایران به فن آوری صلح آمیز هستهای درواقع دسترسی اسلام میانه رو به این فن آوری است. كشورهای اسلامی بهعلاوه تعداد زیادی از غیرمتعهدها، میتوانند یك جبهه قدرتمند را در برابر فشارهای غیرمتعارف بوجود آورند. ما میتوانیم تا حدی به غیرمتعهدها، روسیه، چین و چند تای دیگر اتكا كنیم اما به هیچ وجه نباید،روی این نقاط اتكا حساب كنیم. نباید واقعا به آنها تكیه كنیم چون آنها محتاجاند پس حتی اگر هم شیر باشند (كه نیستند) به روباه تبدیل میشوند و خواهند سرود آنچه شیران(!) را كند رو به مزاج، احتیاج است احتیاج است احتیاج. از طرفی نباید حساسیت روسیه را درباره دریای خزر (و نقش مبهم ایران)، از نظر او فراموش كنیم و تاثیرات متقابلی كه روسیه، لااقل بر اساس همین یك دلیل میتواند بر چین و هند و اروپا و دیگران بگذارد را نادیده بگیریم.
7. در عین دقت به نقاط قوت و برتری غربیها ما باید به نقاط ضعف آنها، بهویژه در زمان كنونی، توجه داشته باشیم و این نقاط ضعف را هر چه بیشتر در میدان مذاكرات و توافقها دخالت دهیم.
8. اروپا، آمریكا و اسرائیل. این كشورها جبهه واحدی هستند اما در عین حال سه محور عملیاتی محسوب میشوند. در حال حاضر، فقط محور دوم این جبهه، یعنی اروپا، بصورت آشكار فعال است. دیگر محورها، قطعا در زمانهایی كه به نظر آنها «حالا وقتش است» فعال خواهند شد. بنابراین ما نباید بازی را آنطور كه آنها تعریف كردهاند دنبال كنیم. اما آیا داریم دنبال میكنیم؟ اولین تدبیر این است كه ما هم نباید به یك اهرم اكتفا كنیم. جناحهای واقعی یا مجازی داخلی باید در میدان حضور داشته باشند و برای مخاطب حرفهای مختلفی به گوش برسد. این عدم یكپارچگی ظاهری كه توام با یكپارچگی باطنی است، فواید زیادی برای ما دارد كه چون دیوار موش دارد و موش هم دل دارد و نباید دلاش را شكست، فواید آن را بازگو نمیكنم. راستی بعید نیست كه استرالیا و تركیه هم در زمانی بخواهند نقش نخود را (بعنوان مكمل) بازی كنند.
9. اگر عربستان و یكی دو تای دیگر، در شرایط مناسب به این بازی وارد شوند، قطعا قواعد بازی تغییر خواهد كرد باز هم چون دیوار موش دارد دو تای دیگر را بعدا میگویم.
10. اروپا، صادقانه با ایران توافق نمیكند بنابراین اگر هم توافقی حاصل شود، این توافق متناقض خواهد بود و به توطئه پشت پرده آمیخته خواهد بود. اما حتی اگر اروپا صادقانه توافق كند (كه خیلی بعید است) آمریكا این توافق را پاره خواهد كرد. آمریكا عادت به فرصتهای طلایی و ضربه زدن در بهترین زمان ممكن را دارد. آمریكا دست خود را در زمانی كه به نظرش مؤثرترین زمان است، رو میكند. اما مساله اصلی قبل از آنكه آمریكا و اروپا باشد، اسرائیل است. مطمئنا اسرائیل قصد دارد هرگونه توافقی در زمینه تكنولوژی هستهای ایران را پایمال كند. چون اگر اروپا و آمریكا، با وجود فاصله زیاد از ایران و دارا بودن سیستمهای بسیار پیشرفته دفاعی، از فرضیات خود درباره قدرت هستهای ایران هراس دارند و با این شاید روبرو هستند كه ممكن است ایران (مطابق فرضیات آنها) زمانی آنها را آزار دهد، ولی اسرائیل با وجود فاصله نزدیكاش به ایران و ارتباط ایران با سوریه، لبنان، شیعیان عراق و حزب الله لبنان، تجهیز ایران به دانش و فن آوری هستهای را مساوی با پایان حیات خود میداند. بنابراین به نظر من، آنها هیچ توافقی را در این زمینه، اگر منجر به برخورداری هستهای ایران بشود، نخواهد پذیرفت و زیر پا خواهند گذاشت.
11. اسرائیل تیری است كه در جیب مخفی خشاب اسلحه اروپا قرار دارد. آنها ظاهرا منكر این جیب مخفی در درون خشاب اند. اما امریكا، اسرائیل را آشكارا در خشاب دارد. اگر اروپا خشاب اسلحهاش را خالی كرد ما باید منتظر چیزی كه در جیب مخفی خشاباش دارد باشیم. این مساله تعیین كنندهای است كه باید با اطمینان كامل، از قبل تدبیر شود.
منبع: برگرفته از کتاب 360 دکترین و تئوری فراگیر- نظریه های بنیادی ایلیا «میم»
برای دانلود نسخه پی دی اف اینجا کلیک کنید.
ما 11 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم