پارک با آنکه کارش را به عنوان جامعه شناس دیر شروع کرد تاثیر عمیقی بر جامعه شناسی و بویژه نظریه آن گذاشت. تجارب متنوع پارک جهت گیری غیرمعمولی نسبت به زندگی به او بخشیده بود که همین کمک کرد تا به مکتب شیکاگو ، نظریه کنش متقابل نمادین و سر انجام، بخش مهمی از جامعه شناسی،شکل بخشد.
پارک در 14 فوریه 1864 در هاروی ویلِ پنسیلوانیا دیده بر جهان گشود. در دوره دانشجویی اش در دانشگاه میشیگان با شماری از اندیشمندان بزرگ مانند جان دیویی، آشنا شد. گرچه او از افکار به هیجان می آمد اما سخت احساس می کرد که به کار در جهان واقعی نیاز دارد. به گفته خودش: من تصمیم گرفتم که به جستجوی تجربه ناب بروم و... همه خوشی ها و اندوه های جهان را در روحم انباشته سازم.
بعد از فارغ التحصیل شدن حرفه روزنامه نگاری را در پیش گرفت که همین خود فرصت تماس با جهان واقعی را به او داد. او به ویژه بررسی و تعقیب قمارخانه ها و لانه های اعتیاد را دوست داشت.
پارک زندگی شهری را با یک نوع تشریح زنده توصیف می کرد. پارک به میان میدان تحقیق می رفت، مشاهده و تحلیلش می کرد و سرانجام مشاهداتش را به نگارش در می آورد. در واقع او اساسا همان نوع تحقیقی را انجام می داد(گزارشگر علمی)که بعد به صورت یکی از شاخص های مکتب شیکاگو درآمد. یعنی مردم نگاری شهری با کاربرد فنون مشاهده مشارکت آمیز.
هرچند که توصیف دقیق زندگی اجتماعی همچنان به عنوان یکی از علایق پارک باقی ماند،اما او به تدریج از کار روزنامه نگاری سرخورد ،زیرا این کار نیازهای صمیمانه و از آن مهمتر،نیازهای فکریش را برآورده نمی ساخت.وانگهی ،کار روزنامه نگاری را در بهبود جهان موثر نمی دید، در حالی که به اصلاحات اجتماعی سخت علاقمند بود.در 1898 به سن سی و چهار سالگی کار روزنامه نگاری را رها کرد و در رشته فلسفه هاروارد ثبت نام نمود. یک سال در آنجا ماند اما بعد تصمیم گرفت که به آلمان برود زیرا آلمان در آن زمان مهد حیات فکری جهان بود.در برلین با گيورک زیمل روبرو شد که می بایست تاثیر ژرفی بر جامعه شناسی پارک بگذارد.در واقع سخنرانیهای زیمل تنها آموزش رسمی پارک در جامعه شناسی به شمار می آمد. خود پارک گفت که بیشتر دانشم را در باره جامعه و ماهیت بشر از مشاهدات خودم به دست آوردم.
در 1904 رساله دکترایش را در دانشگاه هایدلبرگ تکمیل کرد.طبق معمول از رساله اش خرسند نبود." همه آنچه را که برای ارایه داشتم همان کتاب کوچک بود و من از آن شرمنده بودم".او از قبول یک شغل آموزشی تابستانی در دانشگاه شیکاگو سرباز زد و از دانشگاه روبرگرداند همچنان که پیش از آن کار روزنامه نگاری را نیز رها کرده بود.
نیاز پارک به سهیم شدن در بهبود اجتماعی وادارش ساخت که منشی و سخنگوی انجمن اصلاحات کنگو گردد. این انجمن برای آن برپا شده بود تا به تخفیف فجایع استثماری که در آن زمان در کنگوی بلژیک اتفاق می افتاد، کمک کند. در این دوره با بروکر.تی.واشینگتن آشنا شد و به قضیه بهبود زندگی آمریکاییان سیاهپوست علاقمند گردید. او منشی واشنگتن شد و در فعالیتهای موسسه تاسکه گی نقشی تعیین کننده داشت. در 1912 با ویلیام تامس جامعه شناس شیکاگویی که در موسسه تاسکه گی سخنرانی داشت، آشنا شد. تامس از او دعوت کرد که درس سیاهپوست در آمریکا را برای گروه کوچکی از دانشجویان فوق لیسانس در شیکاگو تدریس کند و پارک در 1914 این دعوت را پذیرفت. این درس با استقبال روبرو شد و پارک آن را در سال بعد با حضور دو برابر دانشجویان سال قبل ارائه داد. در همین زمان به جامعۀ جامعه شناسی آمریکا پیوست و با گذشت ده سال رئیس آن شد. پارک به تدریج راهش را به سوی عضویت تمام وقت در دانشگاه شیکاگو باز کرد، هرچند تا سال 1923 که پنجاه و نه ساله شده بود، به استادی کامل دست نیافت. در مدت تقریبا بیست سالی که عضو دانشگاه شیکاگو بود، در شکل گیری جهتگیری گروه جامعه شناسی این دانشگاه نقشی اساسی داشت.
پارک حتی بعد از بازنشستگی از دانشگاه شیکاگو در اوایل دهه 1930 باز همچنان یکجا بند نمی شد. در این سالهای آخر درسهایی را در دانشگاه فیسک ارائه می داد. و تحقیقاتی را در آنجا سرپرستی می کرد تا به هشتادسالگی نزدیک شد. در این سالها نیز پیوسته سفر می کرد.او در 7 فوریه 1944 یک هفته پیش از هشتاد سالگی اش درگذشت.
o گروه موضوعی ← علوم انسانی
o نظریه های ارایه شده ← نظریه کنش متقابل نمادین
o تاریخ (ارایه نظریه یا بازه زندگی) ← 1864-1944
ما 11 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم