دلایل مخالفت جهانی با ایران اتمی چیست؟
… از نظر صحیونیستها، ایران هستهایی یعنی پایان اسرائیل. به همین دلیل با اطمینان میگویم كه امكان ندارد اسرائیل، بتواند ایران هستهایی را تحمل كند. حتی اگر بر فرض بسیار بعید آمریكا و اروپا هم چنین واقعیتی را بپذیرند باز هم به دور از تصور است كه اسرائیل زیر بار چنین واقعیت تلخی برود. آنها بیش از و پیش از هر كسی در كمین نشستهاند تا ببینند مساله هستهایی ایران به كجا كشیده میشود. موساد حتی بیش از سازمان سیا موضوع توان اتمی ایران را با دقت زیر نظر داشته است.
نزدیك به زمان حمله آمریكا به عراق بود كه آریل شارون با پروندهایی قطور كه میگفت پرونده فعالیتهای هستهایی ایران است به كرملین و كاخ سفید رفت و تلاش كرد تا پوتین و بوش را متقاعد سازد كه جلوی ایران را بگیرند. برای اسرائیل ایران هستهایی فقط یك فرشته مرگ نیست بلكه ایران هستهایی یعنی جهشهای چند جانبه در تواناییها و روحیات و امكانات تهاجمی حزب الله لبنان، حماس، جهاد اسلامی و سایرین. آنها از این نظر با آمریكا اشتراك نظر دارند. البته این اشتراك نظر دارای طیف وسیع تری است و علاوه بر آمریكا، اروپاییها، استرالیا و بعضی از دوستان دیگر آنها را هم شامل میشود. از نظر اكثریت جبهه ضد ایرانی و مخصوصاً آمریكا و اسرائیل، ایران هستهایی یعنی شروع رقابت تسلیحاتی در منطقه پر آشوب خاورمیانه. یعنی اسلام هستهایی و مخصوصاً شیعیان هسته ایی. البته جمعیت شیعیان را در عراق و لبنان و افغانستان و چند جای دیگر فراموش نكنیم.
از نظر غرب، ایران اتمی میتواند به یكی الگوی موفق و نوین برای كشورهای غیر هستهایی و مخصوصاً كشورهای مسلمان و آنهایی كه دل خوشی از غرب ندارند تبدیل شود پس قبول ایران اتمی بسیار نامحتمل است.
از آنجا كه آنها ایران را یكی از اصلیترین حامیان تروریسم مینامند بنابراین ایران هستهایی را معادل دستیابی احتمالی گروههای تروریستی به تجهیزات كشتار جمعی یا لااقل ابزار جهش یافتهای از تجهیزات تهاجمی میدانند.به همین دلیل پذیرش توان هستهایی ایران، از نظر آنها جنون و دیوانگی است.
اگر ایران به قدرت هستهایی دست یابد، به گمان آمریكا و متحدان اش، خلیج فارس و دریای خزر كه بزرگترین منابع انرژی جهان (و بویژه منابع بزرگ تغذیه غرب) هستند، بطور جدی در خطر میافتند و حتی شاید از دست بروند.
عربهای مسلمان هم از ایران اتمی وحشت دارند. ترس از تبدیل شدن ایران به ابر قدرت خاورمیانه و یكه تازی ایران در خلیج فارس یكی از واضحترین این ترس هاست. هیچ كس نمیتواند با ایران اتمی درباره مسائلی مانند جزایر سه گانه یا موارد مشابه بحث كند در آن صورت یك عرب احساس میكند كه در برابر یك فارسِ مسلسل به دست ایستاده است در حالی كه خودش چیزی جز یك شمشیر در دست ندارد.
البته باید گفت كه اسرائیل و سپس آمریكا بیشتر از هر كشور دیگری نگران این موضوع هستند. آنها علاوه بر دلایل عمومی كه برخی را برشمردم، بیشتر از بقیه دلایل اختصاصی و منحصر به فرد دارند. مثلاً آمریكا به این نكته واقف است كه ایران هستهایی به معنای ناكامی كامل آمریكا در عراق و افغانستان است و نیز چنین تجهیزاتی مساوی با باطل شدن نقشه خاورمیانه بزرگ و هر طرح مشابه دیگری است. از طرفی ایران اتمی، حكومتی تثبیت شده و ضد زلزله محسوب میشود كه زلزلههایی با منشاء خارجی نمیتواند آن را از هم بپاشد و خود این موضوع به معنای پذیرش خاری درچشم است. خاری كه ایران اسلامی نام دارد. بنابر همه دلایلی كه ذكر كردم (و حتی بدون نگاه به دلایلی كه ناگفته ماند) به نظرم، غیر ممكن است كه اسرائیل و آمریكا و متحدان آنها قبول كنند كه زیر بار واقعیت ایران هستهایی بروند و به همین دلیل سعی خود را بر مهار تصاعدی یا از كار انداختن توان هستهایی ایران متمركز خواهد كرد. مطمئنم كه آنها از هر طریق ممكنی برای دستیابی به این هدف تلاش خواهند كند و اگر گزینه نظامی را مؤثرترین و به صرفهترین گزینه پیش رو ببینند، از آن چشم پوشی نخواهند كرد. اگر آنها در كوتاه زمانی هم ظاهراً به فعالیتهای كنترل شده ایران رضایت دهند مطمئناً به موازات این رضایت ظاهری یك فعالیت پشت پرده در جریان است كه سعی در تیشه زدن به ریشه این امكان گران بها دارد. از نظر آنها مهار توان تكنولوژی ایران یك راه حل بد است كه در مقابل راه حل بدتر یعنی عدم مهار قرار دارد. بر این اساس آنها از سیاست «مهار تصاعدی» بهره خواهند گرفت. یعنی محدود سازی و كنترل رو به افزایش. اگر قرار است كه دانش معمول هسته ایی، رسیدن ایرانیها را به دانش پیشرفته هستهایی (و البته دانش عملی خطرناك هستهایی) تضمین كند، آنها در نهایت به تكنولوژی معمولی هستهایی هم رضایت نمیدهند. هیچ چیزی را هم مانع غیر قابل حل نمیدانند، اگر فعلاً بحث «ان پی تی» مطرح است، بعداً آن را هم از سر راه بر میدارند.
اگر سیاستی كه آن را مهار تصاعدی مینامم تأثیر خود را از دست بدهد به نظرم آنها قطعاً از گزینههای خشونت آمیز و فیزیكی استفاده خواهند كرد. در اینباره، اگر اروپا انفعالی عمل كند، آمریكا فعالانه به میدان خواهد آمد و اگر اسرائیل احساس كند كه آمریكا آنطور كه باید، عمل نمیكند، چه بسا گزینه شبه جنون را انتخاب كند و دست به تخریب تأسیسات هستهایی ایران بزند. حتی اگر در كوتاه مدت شاهد این اتفاق نباشیم دلیلی بر آن نمیشود كه آن در میان مدت اتفاق نیفتد.
منبع: برگرفته از کتاب 360 دکترین و تئوری فراگیر- نظریه های بنیادی ایلیا «میم»
برای دانلود نسخه پی دی اف اینجا کلیک کنید.
ما 37 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم