نیز یکی از نخستین همکارانی بود که از او ببرید. به طوری که می دانید فروید برای روابط جنسی ادوار طفولیت اهمیتی بیش از حد قائل بود و چون به هیچ وجه حاضر نبود نظرات خود را تعدیل کند، لاجرم جمعی از اطرافیانش از جمله آدلر شدیداً به مخالفت برخاسته، خود مکاتبی تأسیس کردند.
آدلر معتقد بود که همگی مشکلات مربوط به شخصیت و اختلالات رفتار آدمی ناشی از زیاده روی هایی است که در جبران کردن نقایص، محدودیتهای محیط و یا مقابله با حقارت معمول می دارد. وی می گفت که چون طفل کوچک است و در جهانی که بزرگسالان آن را اداره می کنند جزء ناچیز و بی اهمیتی به شمار می رود، چه بسیار مورد تحقیر و استهزا قرار می گیرد و شخصیتش دستخوش ناراحتیهای روحی و آلام معنوی می گردد، لاجرم در سن بلوغ ممکن است فردی کینه توز یا خجالتی یا مردم گریز بشود. همین کیفیت است که وی آن را "عقده حقارت" می نامد.
وی بر خلاف فروید، انحرافات جنسی را مسبب اختلالات روانی نمی دانست بلکه نتیجه همین عقده حقارت تلقی می کرد. همچنین آدلر برآن بود تا روشهای خاص درمان بیماری های روانی را جایگزین پسیکانالیز ( روانکاوی ) فرویدی نماید.
آدلر را غالباً مؤسس مکتب روانشناسی فردی به شمار می آورند. در این مکتب اختلالات فردی(انحرافات افراد هر گروه از حد متوسط آن گروه در خاصه های جسمانی یا روانی) از جنبه روانشناسی مورد بحث و مطالعه قرار می گیرد و تحقیق و تفحص منظمی، همراه با سنجش میزان این اختلالات، به عمل می آید.
آدلر در اواخر عمر به ایالات متحده امریکا رفت و به تدریس و درمان بیماران رواتنی اشتغال ورزید.
o گروه موضوعی ← علوم انسانی
o نظریه های ارایه شده ← پایه گذار مکتب روانشناسی
o تاریخ (ارایه نظریه یا بازه زندگی) ←1870-1937
ما 6 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم