پارسونز درجه لیسانس خود را در سال 1924 از امهرست كالج گرفت و برای تحصیلات فوق لیسانس راهی انگلستان شد و در مدرسه اقتصاد لندن ادامه تحصیل داد. سال بعد به هایدلبرگ آلمان رفت. ماكس وبر بیشتر دوران زندگیش را در هایدلبرگ گذرانده بود و هر چند كه پنج سال پیش از ورود پارسونز به این شهر در گذشته بود، اما نفوذش در آنجا همچنان پا برجا مانده بود. بیوه وبر در خانه اش نشست هائی را برگزار می كرد كه پارسونز نیز در آن شركت می كرد. پارسونز به شدت تحت تاثیر كارهای وبر قرار گرفته و رساله دكترایش را در دانشگاه هایدلبرگ درباره آثار وبر گرفت.
پارسونز در 1927 به سمت مربی در دانشگاه هاروارد مشغول كار شد و هرچند كه بارها گروه آموزشی اش را تغییر داد، اما تا مرگش در سال 1979 همچنان در این دانشگاه باقی ماند. در این دوره پیشرفت حرفه ای او چندان سریع نبود و تا سال 1939 سمت آموزشی رسمی به دست نیاورد. دو سال پیش از این تاریخ كتاب ساختار كنش اجتماعی را منتشر كرد كه طی آن نه تنها نظریه پردازان برجسته جامعه شناسی همچون وبر را به بسیاری از جامعه شناسان آمریكا معرفی كرد ،بلكه زمینه ای را برای نظریه تحول نیافته خودش نیز فراهم ساخت.
پس از این تاریخ پارسونز پیشرفت دانشگاهی سریعی داشت.در 1944 رییس گروه جامعه شناسی هاروارد شد و دو سال بعد گروه آموزشی ابتكاری روابط اجتماعی را بنا نهاد و ریاست آن را نیز بر عهده گرفت این گروه نه تنها جامعه شناسان بلكه انواع دانشمندان رشته های دیگر علوم اجتماعی را نیز در بر می گرفت. در سال 1949 رئیس انجمن جامعه شناسی امریكا شد.در دهه های 1950 و 1960 پارسونز پس از انتشار كتابهایی چون نظام اجتماعی(1951)شخصیت مسلط بر جامعه شناسی آمریكا گشت.
اما در اواخر دهه 1960 پارسونز هدف آماج انتقادهای جناح نوپدید و رادیكال جامعه شناسی امریكا درآمد. آنها پارسونز را یك محافظه كار سیاسی می انگاشتند و نظریه اش را بسیار محافظه كارانه و چیزی بیشتر از یك طرح طبقه بندی مغلق نمی دانستند. اما در دهه 1980 نه تنها در ایالات متحده بلكه در سراسر جهان علاقه به نظریه پارسونز دوباره احیا شده است. وانگهی افكار پارسونز نه تنها بر اندیشمندان محافظه كار بلكه بر نظریه پردازان نوماركسیست نیز تاثیر گذاشته است.
بعد از مرگ پارسونز شماری از دانشجویان پیشین او كه خودشان اكنون جامعه شناسان مهمی به شمار می آیند ، درباره نظریه پارسونز و مردی كه پشت این نظریه بود ، بازاندیشی كردند. این جامعه شناسان ضمن بازاندیشی هایشان بینش های جالبی درباره پارسونز و كارش به دست دادند . برداشتهای اجمالی و مختصر آنها از پارسونز در مجموع تصویر منسجمی را ارائه نمی كند، اما اشارات برانگیزاننده ای را درباره او و كارهایش به دست می دهند.
رابرت مرتون یكی از دانشجویان پارسونز در آغاز تدریس او در هاروارد بود . مرتون كه خود نظریه پرداز برجسته ای شد ، می گوید كه دانشجویان فوق لیسانس در آن سالها به خاطر درس گرفتن از پارسونز وارد هاروارد نمی شدند بلكه می خواستند از محضر پیتریم سوروكین استفاده كنند كه عضو ارشد گروه بود و بعدها دشمن سرسخت پارسونز شد.
"نخستین نسل دانشجویان فوق لیسانس هاروارد هیچكدام به خاطر درس گرفتن از تالكت وارد هاروارد نمی شدند . آنها به این دلیل ساده كه در سال 1931 پارسونز به عنوان یك جامعه شناس چهره شناخته شده ای نبود،كمتر به خاطر او وارد هاروارد می شدند. هر چند ما دانشجویان برای درس گرفتن از سوروكین سرشناس آمده بودیم، اما برخی از ما در آنجا ماندیم تا با پارسونز ناشناخته كار كنیم".
بازاندیشی های مرتون درباره نخستین كلاس درس پارسونز در زمینه نظریه های جامعه شناختی نیز جالب است،زیرا همین درس بود كه مایه های بنیادی یكی از برجسته ترین كتابهای نظریه ها را در تاریخ جامعه شناسی فراهم ساخت.
هر چند كه همگان در ارزشیابی مثبت مرتون از پارسونز سهیم نیستند،اما نظر زیر او را باید پذیرا باشند:
"دیری پیش از آنكه تالكت پارسونز یكی از ریش سفیدان بزرگ جهان جامعه شناسی گردد، برای چند تنی از ما بزرگمرد جوان این رشته به شمار می آمد. علاقه ما به او با نخستین درسی كه در زمینه نظریه ها ارائه كرد ، آغاز شد. همین درس بود كه مایه اصلی شاهكارش، ساختاركنش اجتماعی را فراهم ساخت... اثری كه پنج سال طول كشید تا انتشار كتبی پیدا كند.
o گروه موضوعی ← علوم انسانی
o نظریه های ارایه شده ← نظریه کنش
o تاریخ (ارایه نظریه یا بازه زندگی) ← 1902-1979
ما 21 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم