یکبار اینشتین از پرینستون با قطار در سفر بود که مسوول کنترل بلیط به کوپه او آمد. وقتی او به اینشتین رسید ، اینشتین به دنبال بلیط جیب جلیقه اش را جستجو کرد ولی نتوانست آنرا پیدا کند. سپس در جیب شلوار خود ... 30 دی 1391
هنگامی که آلبرت انیشتین شاغل در دانشگاه پرینستون بود، یک روز قرار بود به خانه برود ولی او نشانی خانه اش را فراموش کرده بود. راننده تاکسی او را نمی شناخت. انیشتین از راننده پرسید آیا او می داند خانه اینشتین ... 30 دی 1391
از آلبرت اینشتین معمولا برای توضیح نظریه عمومی نسبیت سوال میشد و او یک بار این گونه پاسخ داده بود: " دست خود را روی اجاق گاز داغ برای یک دقیقه قرار دهید، و این عمل مانند یک ساعت یک به نظر می رسد، حال با ... 30 دی 1391