خانه کتابخانه مجموعه مقالات حکایت برخال

حکایت برخال

barkhalصدایی به برخال خفته گفت «برخیز برخال! باید به سرکار بروی»
برخال التماس کرد: «باز نه، نه به این زودی، تازه ابعادم را مرتب کرده ام.»
صدا ادامه داد: «در نقشه برداری زمین به تو نیاز دارند. خط ساحلی دیگری باید ترسیم شود.»
برخال پرسید: «کی استراحت می کنم؟»
صدا پاسخ داد: «قرن ها استراحت کرده ای ـ حالا وقت کار است.»

مقاله را اینجا دانلود کنید.

 

انتشار این مطلب در:

Submit to DeliciousSubmit to DiggSubmit to FacebookSubmit to Google BookmarksSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

ورود به سایت


حاضرین در سایت

ما 18 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم


آخرین مقالات

نظریه-ابرزمان
در تمامی طول تاریخ اندیشه همواره تصور فیزیكدان ‌ها و...
تصویرسازی-ذهنی-و-درمان-بیماری-ها
تصویرسازی ذهنی ؛ در طول هر روز هزاران فکر به...
ایده-آل-گرایی،-غرق-شدن-در-آنچه-“باید”-به-جای-آنچه-“هست”
انگارگرایی ، ایده آل گرایی ، تصورگرایی ، مثل گرایی...

آخرین مطالب

نظریه-ابرزمان
در تمامی طول تاریخ اندیشه همواره تصور فیزیكدان ‌ها و...
تصویرسازی-ذهنی-و-درمان-بیماری-ها
تصویرسازی ذهنی ؛ در طول هر روز هزاران فکر به...
ایده-آل-گرایی،-غرق-شدن-در-آنچه-“باید”-به-جای-آنچه-“هست”
انگارگرایی ، ایده آل گرایی ، تصورگرایی ، مثل گرایی...

ما را دنبال کنید در:

Please install plugin JVCounter!