ابراهام مازلو با تئوري سلسله مراتب نيازها شناخته شده است. او يكي از پيشاهنگاني بود كه به روابط انساني توجه داشت و با نگرش وظيفه گرايي مخالف بود. هنگامي ارزش تئوري مازلو به عنوان يكي از تئوريها و نگرشهاي با ارزش در زمينه مديريت معرفي مي شود كه منابع انساني را در حكم يكي از داراييهاي سازمان بنگريم.
اركان انديشه مازلو
مازلو در مطالعات خود در مرحلة نخست نيازهاي انساني را گروه بندي كرد و پس از طبقه بندي نيازها براي آن سلسله مراتبي از ضروري ترين تا كمترين نيازها منظور كرد. مازلو معتقد بود هنگامي كه يك نياز برآورده شد انسان به تأمين نياز ديگر توجه مي كند و ترتيب سلسله مراتب تأمين نيازها از پايين هرم به بالاي هرم حركت خواهد كرد. طبقه بندي مازلو به ترتيب تأمين نيازهاي فيزيولوژيكي يا جسمي، نيازهاي ايمني و امنيت ، نيازهاي اجتماعي و نهايتاً رضايت مندي شخصي در كسب دانش است. اگرچه او هرمي را براي رفع نيازها ارائه نداد اما امروزه با كار ساير انديشمندان بر روي تئوري او شكل بندي و طبقه بندي نيازها به صورت هرم در آمده است و به نام هرم سلسله مراتب نيازها مشهور است. بر همين اساس پنج سطح نيازهاي بشري را مي توان به شرح زير طبقه بندي كرد :
1.نيازهاي ضروري براي نجات يا رفع ضروريات فيزيولوژيكي است. معمولاً، اين نيازها بسيار ابتدايي هستند در ساير حيوانات نيز اين نيازها مشاهده مي شوند. مانند نياز به غذا، آب، خواب، مسكن و محل امن و نيازهاي جنسي؛
2.نيازهاي ايمني و امنيت. در بشر اوليه اين گونه نيازها همراه با آزادي و رهايي و رويارويي با خطرات فيزيكي و جسمي بود. در جامعه متمدن امروز اين گروه از نيازها شامل ايمني و امنيت تأمين نيازهاي مالي است بنابراين تأمين شغل و امنيت شغلي همراه با حقوق و دستمزد مناسب ، مكمل نيازهايي از گروه خطرات فيزيكي شده است مانند دوري و محافظت در مقابل از سوانح، تأمين امنيت اجتماعي و دور آينده نگري شغلي؛
3.نيازهاي اجتماعي. از آنجايي كه ويژگي انسان در زندگي اجتماعي است بنابراين انسان نياز دارد تا به گروههاي اجتماعي جامعه بپيوندند و با آنان زندگي كرده و نيازهاي خود را برآورده نمايد؛
4.نيازهاي دور برد. انسان نياز به احترام از طرف ديگران دارد. اين احترام گذاردن مي تواند به دلايل قدرت، تفكر و دانش ، تجربه، اندوخته هاي مالي و موقعيتهاي اجتماعي و يا حتي ارشديت و مقبوليت شغل باشد؛
5.نيازهاي خود ارضاء. در نهايت انسان علاقهمند است تا از فرصتها در حداكثر توان بهره گيري كند مثلاً مهارت كامل را در شغل داشته باشد اين نيازها را خود تأمين يا ارضامندي مي نامند.
مازلو معتقد است در اين سلسله مراتب اولويتها و برتريهايي وجود دارد مثلاً آزادي بيان، آزادي نوشتار، قضاوت و برخورد عادلانه به حقوق افراد و اخلاق و شرافت و متانت در حقوق اجتماعي.
مازلو معتقد است بي توجهي به هر يك از اين عوامل سبب ايجاد مشكلات در تأمين ساير نيازها مي شود. مازلو اعتقاد دارد اين سلسله مراتب به هيچ وجه يك شكل بندي قطعي و دائمي ندارند و در مقابل جوامع، افراد، ساختارهاي فرهنگي بايد انعطاف پذير باشد.
اما برداشت عموم انديشمندان اين است كه در سلسله مراتب هرم نيازها به طور قطع بايد يك نياز كاملاً برآورده شود و سپس به طيف ديگري گام برداشته شود در حاليكه مازلو معتقد است اين طور نيست بلكه انسان نيز مانند حيوانات زماني كه قسمتي از يك طيف از نيازها را برآورد كرد به طيف ديگر وارد مي شود و حتي نيمه رضايتي از يك نياز براي او كفايت مي كند. بنابراين يك تداخلي در تأمين و ارضاء نيازهاي گروهها وجود دارد.
اگرچه مازلو شرايط زندگي اجتماعي بشر را مورد تحليل قرار داد اما نظر او بيشتر توجه به مديريت نيروي انساني و كاركنان در سازمانها بود. مازلو نتيجه گيري ميكند اگر مديران نسبت به تشخيص نيازهاي كاركنان اقدام كنند مي توانند جلب رضايت آنان را به دست آورند و در نتيجه همواره رضايت مندي كاركنان با افزايش بهره وري همراه است.
منبع: اندیشمندان مدیریت، هوشنگ مؤمنی
oگروه موضوعی ← علوم انسانی
oنظریه های ارایه شده ← نظریه سلسه مراتب نیازهای انسانی
oتاریخ (ارایه نظریه یا بازه زندگی) ← 1908 - 1970
ما 386 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم