برای دانلود نسخه پی دی اف اینجا کلیک کنید.
علم تفكر زیرساخت اصلی دانایی و هوشمندی انسان است. از این رهگذر، میتوان آنرا به فرمول ژنتیكی دانایی تعبیر كرد. بعبارتی اندازه و ویژگیهای دانایی افراد ارتباط مستقیمی با ویژگیها و روشهای تفكر آنها دارد. به همان اندازه كه تكنولوژی، در تأمین خواسته های انسان و تغییر كیفیت آنها نقش داشته است علم تفكر (جدا از اندازه اطلاعات) میتواند در تحقق هوشمندی و آگاهی انسان مؤثر باشد. درواقع میتوان گفت كه علم تفكر تكنولوژی هوشمندی و روشهای دانایی است و این موضوع تأثیرات بسیار تعیین كننده و اساسی خود را در حل مسائل (جدای از مقوله اطلاعات) بجا میگذارد...
از این دیدگاه، با تحلیل شخصیت معلم بزرگ، ایلیا «میم» به نتایج جالبی برمیخوریم كه به نوعی میتواند نمایانگر ابعادی از این تكنولوژی هوشمند باشد.
روشهای سی و شش گانه تفكر یكی از شاخص ترین وجوه تعلیمات ذهنی اوست. آموزشهایی كه ذهن انسان را مخاطب قرار میدهد و در جهت تعالی ذهنی و فكری افراد عمل میكند. توانایی استثنایی و حیرت انگیز تفكری او خود بیانگر قابلیت فوق العاده ای است كه در روشهای سی و شش گانه تفكری وجود دارد.
روشهای تفكر خلاق، نشانه شناسی، تفكر قرینه ای، موازی، معكوس، مفهوم یاب، فرمولساز و ضدفرمول، تفكر همذات پندار، الگویی و طبیعت اندیشی از جمله این روشها میباشد. اكثر روشهای سی و شش گانه، برای اولین بار توسط خود او بیان گردیده است.
او بیشترین الگوهای حل مساله را از سیستمها و ساختارهای طبیعت و كیهان (از اتم، مولكول و سلول گرفته تا ساختار كهكشان ها و سیاهچاله ها) میگیرد و هر یك از موجودات طبیعت را حاوی الگویی برای حل گروهی از مسائل انسانی میداند. روشهای الگوسازی توصیه شده او عمدتاً مبتنی بر ساختار و عملكرد موجودات طبیعی و روابط میان آنهاست.
مفهوم یابی تغییرات و استخراج معانی نشانه ها و وقایع یكی از كاربردی ترین روشهای ایلیا در حل مسائلی است كه ظاهراً برای آنها راه حل مجربی وجود ندارد.
او معتقد است كه مسائل گوناگون با روشهای گوناگون قابل حلاند و نمیتوان همه مسائل ذهنی را به صرف آنكه ذهنی اند با یك روش حل كرد. مثلاً در حوزه ای مانند تصمیم گیری او از روشهای تصمیم بینی، تصمیم سازی، تصمیم داری، تصمیم یابی، تصمیم شكنی و تصمیم زایی سخن میگوید و روش تصمیم«گیری» را برای همه انواع تصمیم و انتخاب كاملاً نارسا و ناكافی میداند.
او با دوراندیشی خود به زمان ها و فواصل بسیار دور از مساله میرود و احتمالات و امكاناتی را موردنظر و تدبیر قرار میدهد كه در حالت معمولی غالباً انسان تنها به قسمتی از آن امكانات ممكن است توجه داشته باشد. نگاه او به گذشته و استخراج درسهایی متناسب با مسائل موجود، چنان است كه انگار گذشته حجم متراكم و در دسترسی از فرمولها و روشهای حل مساله است.
هوشیاری او نسبت به وضعیت موجود و زمان حال به قدری زیاد است كه به نظر میرسد او به وضع موجود از نظر آگاهی كاملاً محیط بوده و كاملاً از بالا به مسائل نگاه میكند. كاملاندیشی و درونبینی وقایع از نكات شاخص شیوه تفكری ایلیاست.
خلاقیت و آفرینندگی در ارائه روشها و راهها و پاسخهای بدیع و استثنایی، ایلیا را به متفكری خلاق و تمام عیار بدل ساخته است...
از دیدگاه برخی، جواب او به مسائل گوناگون زندگی بشر كامل و همه جانبه است. آموزشهای او ابعاد متعددی دارد بطوری كه در زمینه های مختلف زندگی قابل تعمیم است و میتوان از تفسیر آنها در شرایط مختلف به راه حلها رسید. او از همه زاویه ها به مسائل نگاه میكند و نگاهش به گونهای است كه انگار از بالا همه چیز را میبیند. ممكن است بیشتر انسانها حتی در یك روش درست تفكر دچار مشكل شوند اما او بر روشهای گوناگون و مختلف تفكر احاطه دارد و حتی با مشهورترین متفكران به هیچ وجه قابل مقایسه نیست. او به یك موضوع از همه زوایای ممكن نگاه میكند. تغییرات و نشانه ها را به شكلی تفسیر میكند كه انگار در حال خواندن متن یك كتاب است و به صداها طوری گوش میدهد كه انگار معنی پنهان در آنها را میشنود. نگاهش به چیزها طوری است كه به نظر میرسد متوجه درون چیزها است. او به نشانه ها توجه خاصی دارد و تغییرات (تغییرات اوضاع) را به دقت معنی میكند، طوری كه بین این نشانه ها و اتفاقاتی كه بعداً می افتد یا در زمان فعلی وجود دارد ولی پوشیده است، رابطه عمیقی برقرار میكند. همچنین برای قبول كردن بیشتر چیزها به نشانه ها توجه میكند و بدون وجود نشانه ها چیزی را قبول نمیكند.
یكی از مهمترین تئوریهایی كه ایلیا مطرح كرده است دكترین هماهنگی است. موضوع بسیار پیچیده و پردامنه ای كه به سادگی بیان شده است. از نظر او هم آهنگی، كلید توفیق است و این توفیق، در همه امور تعمیم پذیر است. به عبارتی توفیق یك نظام سیاسی، دینی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، بیش از هر چیز، به اندازه هماهنگی آن با شرایط و مخاطبان وابسته است. از این نظر روشهای پیشنهادی او، اساساً روشهایی غیر مطلقگرا و دینامیك میباشد. در بعضی از جلسات پرسش و پاسخ و جلسات تفكر گروهی او بطرز غیر قابل رقابت و غیر قابل مقایسهای با دیگران، به سؤالات پاسخ داده است و توانایی او در پاسخگویی به سؤالات به هیچ وجه شباهتی با افراد حاضر نداشته است...
به نظر میرسد كه او یكی از بزرگترین پدیده های شعوری قرن حاضر باشد. این موضوع كاملاً قابل اثبات و امتحان است.
ما 39 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم