این خود باران نیست که او بویش را حس می کند، بلکه می تواند مانند بوی هر چیز دیگری باشد. تقریباً هر چیزی در آستانۀ بارش باران بوی اندکی شدیدتر پیدا می کند. معمولاً پیش از وقوع هوای توفانی، به همان گونه که سخنگویان هواشناسی در رادیو و تلویزیون هم می گویند، افت جوّی پیش میآید. (آیا همان موقعی نیست که پایین آمدن نشانگر فشارسنج را مشاهده می کنید؟) یعنی، پیش از آن که باران ببارد فشار هوا افت می کند، و این افت فشار در نواحی فضای سبز هم اعمال می شود. در این میان، تمام درختان،چمنزارها، گل ها، محصولات کشاورزی، و حتی دام ها بوهای مشخصۀ خود را گسیل می کنند. بوها مقادیر اندکی از بخارهای گسیل شده به وسیلۀ مواد هستند، و وقتی مولکول های بخار اتفاقاً از طریق هوا به مشام ما می رسند بوی آن مواد را به ما می رساند. وقتی فشار هوا پایین باشد و فشار زیادی بر سطح زمین وارد نیاورد، مقدار بیشتری از بخارها امکان پیدا می کنند که به داخل هوا بگریزند، و بوی همه چیز شدیدتر به مشام می رسد. نیز، وقتی جبهۀ کم فشار باران زا حرکت می کند، بادی با آن همراه است که بوهایی را که معمولاً آشکارسازی و مشخص نمی شوند تا مسافت های طولانی با خود می برند. راستی، پزشکان معمولاً معتقدند که کسانی که دچار ورم مفاصل اند می توانند آمدن باران را از پیش حس کنند زیرا حباب های کوچک گاز در مفصل های آنان یافت می شود و وقتی فشار هوا کاهش می یابد این حباب ها منبسط می شوند و فشار درونی مفصل ها افزایش می یابد. این هم نظریۀ جالبی است، اما من پی برده ام که این نظر دیگر منسوخ شده و امروزه چندان مورد توجه نیست.."
منبع: اینشتین به آرایشگرش چه گفت؟، رابرت ولک، ترجمه: بهرام معلمی، انتشارات مازیار
ما 22 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم