در جستجوی تصویرگونگی در زبان گفتاری
آیا تا کنون دراینباره کنجکاو شدهاید که چرا یک سگ را سگ مینامیم و گربه نمینامیم؟ آیا این صرفا یک قرارداد است یا بر پایهی تصویرگونگی پدید آمده است –شباهت میان ساختار واژه و معنای آن؟ پژوهشهای جدید نشان میدهند که تصویرگونگی در زبانهای هندواروپایی مانند انگلیسی و اسپانیایی متداولتر از آن است که پیش از این گمان برده میشد.
لین پری استادیار روانشناسی در کالج علوم و هنرهای دانشگاه میامی و طراح و هدایت کننده این پژوهش توضیح میدهد که نتایج چنین مسالهای برای درک ماهیت زبان انسان بسیار مهم است.
او میگوید: «بسیاری از زبانشناسان آموزش میبینند تا باور کنند که زبان پدیدهای قراردادی است. ما فرایند یادگیری زبان را روالی چنین طاقت فرسا تلقی میکنیم چرا که از پیش فرض کردهایم زبانها به کلی قراردادی هستند، اما اکنون مشخص شده است که ساختارها و اطلاعات فراوانی در خود زبان وجود دارد که میتوانند زبانآموزی را سادهتر کنند.»
مارکوس پرلمن پژوهشیار پسا دکترا در دپارتمان روانشناسی دانشگاه مدیسن ویسکانسین و دیگر طراح و هدایت کننده تحقیق تشریح میکند که این پژوهش، نخستین در نوعِ خود است که نشان میدهد تصویرگونگی در مجموعهی واژگان یک زبان گفتاری، رایج و غالب است.
پرلمن میگوید: «این پژوهش میخی بر تابوت این فرضیه است که زبانها لزوما قراردادی هستند.»
بیشترِ مردم با نامآواها آشنا هستند، واژههایی که صوتی را تقلید میکنند، مثلا بوینگ -صدای جهش، و زیپ -صدای حرکت بسیار سریع. اما واژهها میتوانند از جهات متعدد معنایی، و نه فقط از حیث صوت، تقلیدی و تصویرگون باشند. به عنوان نمونه، واژه «tiny» در مقایسه با لغت «huge» به معنای بزرگ، صدای کوتاهتری دارد.
پری میگوید: «دانشمندان از چندی پیش میدانند که انسانها نسبت به تصویرگونگی حساس هستند. اگر به افراد دو شیء جدید و ناآشنا، یکی نوک تیز و دیگری گرد نشان بدهید و سوال کنید کدام یک «کیکی» و کدام یک «بوبا» هستند، به احتمال زیاد خواهند گفت که شیء نوک تیز کیکی و شیء مدوّر بوبا است، چرا که این دو نام به ترتیب صوت تیزتر و گردتری دارند.
هنوز بسیاری از پژوهشگران معتقدند برخلاف زبانهای اشاره ای، اغلبِ زبانهای گفتاری به ویژه زبان انگلیسی، ضرورتا قراردادی هستند، اما هیچ کس به واقع درستیِ این مساله را محک نزده است. پژوهش حاضر برای محک زدن این پیش فرض به شیوهای دقیق و جامع ترتیب داده شده است. یافتهها نشان میدهند که در زبانهای گفتاری، تصویرگونگی تنها در بعضی لغات وجود ندارد، بلکه این ویژگی در سطوح متفاوت در کل مجموعهی واژگان زبان خودنمایی میکند.
یافتهها همچنین نشان میدهند لغاتی که در کودکی فراگرفته میشوند دارای بیشترین میزان تصویرگونگی هستند. این نکته حکایت از این دارد که تصویرگونگی نقش مهمی در کمک به کودکان برای دسترسی به مفهومِ واژه دارد.
پرلمن میگوید: «کودکان کم سال با این چالش بسیار جدی روبرو هستند که دریابند اصواتی که آدمهای اطرافشان تولید میکنند معنایی دارند، و به علاوه، دریابند که این اصوات معانیِ بسیار معینی دارند. هنگامی که واژهها تصویرگون هستند، صدای واژه به طور غریزی معنای آن را فرا میخواند، و این مساله به کودک کمک میکند تا بفهمد که آن صدا یک لغت با معنایی معین است، و دریابد که واژهها به طور کلی معنادار هستند.»
این پژوهش اطلاعاتی نو را برای متخصصان در حوزهی آسیب شناسیِ زبان فراهم میکند.
پری میگوید: «هنگامی که ما بفهمیم چرا میان تصویرگونگی کلمه و سنی که در آن این کلمه فراگرفته میشود ارتباط وجود دارد، نتایج حاصل همچنین میتواند پیامدهایی ضمنی برای به کارگیری در درمان کودکان مبتلا به تأخیرِ گفتاری داشته باشد.»
برای انجامِ تحقیق، پژوهشگران سه آزمون را در حوزهی زبان انگلیسی و دو آزمون را در زبان اسپانیایی تدارک دیدند که در آنها از گویشوران بومی هر زبان خواسته میشد میزان تصویرگونگی حدود 600 کلمه را در زبان خود مشخص کنند. یافتهها نشان دادند که تصویرگونگی در هر دو زبان انگلیسی و اسپانیایی بر اساس طبقهی دستوری تغییر میکند. به عنوان مثال در هر دو زبان، صفات از اسامی و نقشنماها تصویرگونتر تشخیص داده شدند.
به گونهای جالب توجه افعال انگلیسی از افعال اسپانیایی نسبتا تصویرگون ¬تر بودند. پژوهشگران این تمایز را به تفاوتهای معناشناسانهی دو زبان نسبت دادند. بسیاری از افعال انگلیسی دربردارندهی اطلاعاتی پیرامون چگونگی هستند، که زمینهی تصویرگون تر بودن آنها را نسبت به همتایان اسپانیاییشان که فاقد چنین اطلاعاتی هستند فراهم میکند. به عنوان نمونه در زبان انگلیسی گفته میشود «بطری در غار سرنگون شد» و فعل «سرنگون شد» حکایت از چگونگیِ حرکت و جابجا شدنِ شیء دارد، اما در اسپانیایی گفته میشود «بطری به صورت سرنگون واردِ غار شد» و خود فعل «entró» چگونگی ورود را مشخص نمیکند.
این پژوهش «تصویرگونگی در انگلیسی و اسپانیایی و ارتباط آن با طبقات دستوری و سنِ فراگیری (زبان)» نام دارد و به صورت آنلاین در ژورنال PLOS ONE منتشر شده است. گری لوپیان استادیار روانشناسی در دانشگاه مدیسن ویسکانسین هم یکی از پدیدآورندگان پژوهش است.
پرلمن میگوید: «تقریبا 7000 زبان گفتاری و اشارهای در جهان وجود دارد، و این زبانها برای حداقل دهها هزار سال –اگر نه بیشتر- درگیر تغییر و تحول بودهاند و ما در حال گرفتن یک عکس فوری از دو عدد از این زبانها هستیم، اما همین عکس فوری حاکی از آن است که حتا زبانهای گفتاری مدرن از جهاتی عمده تصویرگون هستند.»
یافتهها عرصههایی نو را برای کندوکاو گشودهاند. در آینده پژوهشگران مایلند دریابند چرا برخی لغات بیش از بقیه، از لحاظ صوتی مشابه معنایشان هستند، و چگونه تصویرگونگی کلمات در طول زمان، همراستا با سایر پدیدهها تغییر و تکامل یافته است.
Iconicity: تصویرگونگی
signed languages: زبانهای اشاره ای
Ref: http://phys.org/news/2015-09-iconicity-spoken-languages.html
ما 21 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم