آیا از طریق انرژی درمانی می توان همه بیماریها را درمان کرد؟
از نظر علم پزشکی انرژی درمانی تا چه حد واقعیت دارد؟
انرژی درمانگران میگویند ما از طریق انرژیدرمانی میتوانیم بیماریهای شما را درمان كنیم. بعضی از آنها كه یا جرأت بیشتری دارند یا مخاطبان خود را نادانتر میپندارند میگویند ما حتی میتوانیم بیماریهای لاعلاج شما را درمان كنیم. جالب اینكه در همه كشورهای دنیا عدهای افراد سادهلوح پیرامون چنین افراد پرمدعایی (اگرچه برای مدت كوتاهی) جمع میشوند كه بازار آنها را رونق میبخشند. همچنین كتابهایی درباره انواع روشهای انرژیدرمانی (اعم از متدهای ریكی، چیكنگ، پولاریتی، پرانیكی و غیره) وجود دارد كه وقتی آدم آنها را ورق میزند میبینید كه نویسندگان آنها برای هر نوع بیماری یك تكنیك خاص انرژیدرمانی را توصیه كرده و كمی هم توضیحات پیچیده را چاشنی آن كردهاند. آنها به سبك كتابهای گیاهدرمانی قدیم كه برای هرگونه درد و بیماری یك گیاه یا معجون گیاهی را با قسم و تأكید توصیه میکرد، طوری نوشته شدهاند كه انگار همه بیماریها را میشود با تكنیكهای ابداعی آنها درمان كرد حتی بیماریهای صعبالعلاج و برگشتناپذیر را. آیا تا بهحال كتابهای طبی قدیم را مطالعه كردهاید؟ من دهها نمونه از آنها را دیدهام. در این كتابها برای انواع مسائل، بیماریها و نیازهای انسان نسخههای مطلقگونهای وجود دارد كه اگر بخواهید آنها را باور كنید پس باید بلافاصله اعتراف كنید كه انسان به پایان جهان رسیده و در آستانه رستگاری و دستیابی به كلیدهای زندگی جاودانه است. فیالواقع میتوان گفت كه بخش اعظم این كتب عبارت است از خرافات و بافتههای توهمی و مقدار بسیار كمی هم كه ممكن است واقعیت داشته باشد كاملاً آمیخته با اشتباه و گزافهگویی است. حتی انتظار اینكه یك صدم از مطالب چنین كتابهایی كاملاً درست باشد انتظاری نسبتاً خوشبینانه است. تصورش را بكنید دانشمندان هزاران ساعت و گاهی دهها سال تلاش میكنند تا بتوانند به یكی از كلیدهای درمان بیماریها یا یك نوع بیماری خاص دست پیدا كنند. گاهی این تحقیقات كه عموماً برای دانستن فقط یك نكته است در كشورهای مختلف و توسط دهها تیم تحقیقاتی و تخصصی بهصورت همزمان اجرا میشود و عموماً بعد از مدتها تحقیق و صرف هزینههای زیاد و با توسل به پیشرفتهترین تكنولوژیها اعلام میشود كه بالاخره دانشمندان به فلان نكته پیبردند. حالا وقتی آن كتابها را میخوانید میبینید خروارها از این نكات در آنها گنجانده شده و بلكه هر سطر چنین كتابهایی خودش یكی از نكات كلیدی است! اگر این كتابها حتی ده درصد هم واقعیت داشتند و ادعاهایشان درست میبود میتوانستیم ابطال و به صرفه نبودن دانش پزشكی مدرن و تحقیقات جدید را اعلام كنیم اما ده درصد واقعیت كه هیچ، دریغ از یك درصد. این موضوع تنها درباره كتب طب قدیم (خاصه كتب گیاهدرمانی قدیمی) نیست. كتب علوم غریبه و مطالبی كه درباره اسرار كنترل و بهكارگیری قدرتهای درونی انسان وجود دارد و همچنین كتبی كه درباره درمانهای جادویی بهویژه انرژیدرمانی سخن میگویند عیناً همین حكایت را دارند و انگار همه آنها ناخودآگاه بر اساس یك الگوی مشترك عمل میكنند. طبیعی است كه این نوشتهها بیان افكار و حرفها و ادعاهای نویسندگان آن است. بنابراین چیزی كه درباره عملکرد چنین درمانگران و مدعیانی به چشم میخورد انعكاسی است از كتبی كه در این زمینه وجود دارد. یعنی درمان همه بیماریها به آسانی! و با روشی ابتدایی و البته بهطرزی بسیارسریع و مؤثر. رسیدن به اهداف بزرگ باطنی و قصدهای فوقالعاده درونی به شیوهای برقآسا و با اتكاء به یك فرمول ظاهراً منطقی و متكی به یك تئوری كهن! ادعاهای چنین افرادی و بهعبارتی تیتر یا فهرست چنین كتابهایی حاوی مطالبی است مانند چاكراهای خود را از راه میانبر باز كنید! چشم سوم خود را با این روش بگشایید! روحتان را در چند روز به پرواز درآورید! رؤیابینی را در یك هفته استاد بشوید! بیماریهای لاعلاج خود را با متد ایکس در یك تا چند چشم بهم زدن درمان كنید. با فلان تكنیك یوگا یا تكنیك تبتی و سرخپوستی رستگار بشوید و صدها دروغ و ادعاهای توخالی دیگر كه همه بههم شبیه هستند. آیا چیزی كه با ارزش و گرانبهاست را میتوان اینقدر ارزان و ناچیز بدست آورد؟ آیا گنجِ بدون رنج میشود؟ آیا مروارید ریگ بیابان است كه هر كس هوساش را كرد برود و یك كیسه مروارید جمع كند؟ معدنها را باید اكتشاف و استخراج كرد یا اینكه معادن الماس و سنگهای گرانبها در دسترس همه مردم است؟ آیا این ادعاها و گزافهگوییها با قانون قربانی كه یكی از بنیادیترین قوانین آسمانی است هماهنگی دارد؟ از طرفی اگر این ادعاها به این آسانی سادهلوحانهای كه گفته شده، تحققپذیر بود چرا تا بهحال هیچكس از طریق این راهها به آنها یا حتی قسمتی از خروار آنها نرسیده است؟ این ادعاها برخلاف قوانین الهی و قوانین طبیعی و حتی قوانین ریاضیات و فیزیك و شیمی است. در این علوم قوانین و اصولی وجود دارد كه چنین پندارهای خام و موهومی را باطل بیان کرده و آنها را سرابی زودگذر اعلام میكند. برای دانستن اسرار، هزار شرط لازم است كه از اولین آنها محرمیت و ظرفیت و رازداری است. هر كس كه قیل و قال به راه انداخت و اسرار را داد زد این خودش دلیل بر بیخبری از سرّ و بیگانگی با اسرار است. اگر کسی دكان محصولات باطنی راه انداخت و محصولات جعلی خود را به قیمت ناچیز به معرض فروش گذاشت باید گفت که صاحب مغازه، اساساً اهل باطن نیست و دلالی است در لباس فروشنده باطنی. و اما یكی از آشفته بازارهای داغِ ادعاهای باطنی، ادعای درمان همه بیماریها با انرژیدرمانی و روشهای آن است. بنده قصد ندارم بگویم كه انرژیدرمانی و كلیه روشهای مشابه آن خالی از هرگونه اثر درمانی است بلكه واقعیت این است كه انرژیدرمانی و بعضی دیگر از روشهای طب مكمل توانستهاند تأثیرات كاملاً محدود و مشخص را (در مورد بعضی از بیماریها و ناخوشیهای معین) از خود بهجا بگذارند البته وقتی كه این روش توسط افراد مجرب و معتبر و عموماً بیادعا انجام شده است. چنین تأثیراتی اكثراً نقشی مكمل و جنبی را در درمان بیماریها و رفع دردها و ناراحتیها داشته است و به ندرت بیماری قابل توجهی دیده شده كه توسط یک انرژی درمانگر درمان شده باشد. میتوان تأثیر انرژیدرمانی را هنگامی كه بهدرستی و توسط افراد ماهر و توانا انجام میشود، به تأثیر قرصهای ویتامین و دارویی، مانند آسپرین تشبیه كرد. اما ادعای اینكه انرژیدرمانی یا روشهای مشابه، عملكردی در حد داروهای معجزهآسا و ختمكننده دارند یا تأثیر آنها مشابه اعمال جراحی است، ادعایی غیرواقعی و غیرقابل قبول است. البته ماهران انرژیدرمانی هرگز چنین ادعایی نداشتهاند بلكه بالعكس این افراد صرفاً واقعیتهای محدود كار خود را مورد تأیید قرار میدهند. این دیدگاه یک دیدگاه تجربی و مقایسهای است اما از نظر تحقیقات علمی همین اندازه اندک از ادعا هم مردود است. از نظر انجمنهای پزشكی و تخصصی آمریكا و اروپا، انرژیدرمانی و روشهای مشابه (مانند یوگادرمانی و …) بهعنوان روشهایی درمانی، غیرقابل قبول بوده و نمیتوان آنها را در ردیف متدهای درمان به حساب آورد. این انجمنهای تخصصی بارها گفتهاند كه هنوز به نتیجه قانعكنندهای درباره مؤثربودن چنین روشهایی دستنیافتهاند و هنوز نمونهای را پیدا نكردهاند كه بتواند اثباتكننده ادعاهای انرژیدرمانگران باشد. آنها اثرات بسیار محدود انرژیدرمانی و متدهای مشابه را اساساً به تأثیرات تلقینی و پلاسبویی (دارونمایی) اینگونه روشها نسبت میدهند و برای اثبات این نظر دلایل مختلفی را ذكر میكنند. در اینجا لازم است نكته مهمی را یادآوری كنم و آن تفاوت اساسی انرژیدرمانی و موارد همخانواده آن، با واقعیتهای بسیار بدیهی و محكمی مانند تأثیر دعا، شفای الهی، توسل و ارتباط الهی است. بدون شك روشهای بسیار كهنی مانند شفای الهی كه ریشه در كلام خداوند داشته و بر مبنای وجود خداوند استوارند غیرقابل مقایسه با روشهای ابداعی و قارچگونهایست كه در این زمان در همه جا پیدا میشود. مقایسه این دو طیف از روشها مقایسه میان نور و سایه است. مقایسه میان جواهرات واقعی و جواهرات جعلی و بَدلی. واقعیتهای كلام خدا و حقانیت وعدههای الاهی و ارتباط الهی كجا و ادعاهای جاعلانه و جاهلانه مدعیان بیعمل و توخالی كجا. این كجا و آن كجا. به قولی «این كمتریناش خیلی زیاد است و آن بیشتریناش خیلی كم است».
منبع: برگرفته از کتاب 360 دکترین و تئوری فراگیر- نظریه های بنیادی ایلیا «میم»
برای دانلود نسخه پی دی اف اینجا کلیک کنید.
ما 24 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم