راسیونالیسم ، عقل گرایی ، عقلانیت گرایی ؛ گرایش به این که عقل بر همه چیز برتری دارد و باید بر اساس آن منافع را به حداکثر و هزینه ها را به حداقل رساند . این تفکر در قرن شانزدهم رایج شد . قبل از آن در خصوص فلاسفه و برخی حکمای متافیزیک بکار می رفت که در استدلال عقلی بجای مشاهدات تجربی بدنبال حقیقت بودند .
عقلانیت گرایی به اشخاصی اشاره دارد که بر اساس اصول مکتب عمل گرایی برای عقاید مذهبی توجیه عقلانی ارائه می دهند. ایدۀ عقلانیتِ بهینه از سوی نظر یه پردازانی همچون هربرت الکساندر سیمون آمریکایی ( متولد 1916) برنده جایزه نوبل اقتصاد 1978 مورد انتقاد قرار گرفت . او ایدۀ عقلانیت محدود را به عنوان جایگزین عقلانیت بهینه ارائه داد .به اعتقاد وی ، سیاستگذاران بندرت در پی دستیابی به راه حل های بهینه هستند. آنها همۀ راههای ممکن را مورد توجه قرار نمی دهند بلکه در پی راهکاری هستند که برای اهداف فعلی مناسب است . سیمون این شیوه را قانع سازی نامید و آن را از ایدۀ بیشینه سازی معقول تر دانست .
در صنعت به روش هایی اطلاق می شود که به افزایش تولید با کاهش هزینه ها و افزایش درآمد ها منجر می گردد .
در آثار ماکس وبر (1864-1920) جامعه شناس آلمانی ، چهار نوع عقلانیت قابل تشخیص است :
1- عملی : هر شیوۀ زندگی که فعالیت های دنیوی را در ارتباط با علایق ، عملی و با محوریتِ خودگرایانه بسنجد ؛
2- نظری: تلاشی آگاهانه برای احاطه بر واقعیت از طریق مفاهیم روزافزون انتزاعی نظیر قیاس ، استقرا ، و علیت است نه از طریق کنش ؛
3- محتوایی : انتخاب ابزارها و اهداف مناسب و سازگار است ؛
4- صوری: حسابگری ابزاری –اهدافی می باشد که در ارتباط با اصول و قواعدی به وقوع می پیوندد که در سطح جهانی کاربرد دارد.
انواع عقلانیت، سیری تمدنی دارند و در عصر خود بدنبال قدرت و برتری بوده اند و تنها عقلانیت صوری با ظهور فرآیند صنعتی شدن در غرب بوجود آمده است .قوانین و مقرراتی که در سطحی جهانی استفاده می شوند و از ویژگی های عقلانیت صوری در غرب هستند، به طور اخص در نهاد های اقتصادی ، قانونی و عملی و همچنین شکل دیوانسالارانۀ حکومت دیده می شوند. تشابه این چهار نوع عقلانیت در آنست که همۀ آنها شامل فرآیند های ذهنی هستند که می خواهند از طریق عدم بیان جزء به جزء ادراکات ذهن و انتظام آنها در قالب قوانین قابل فهم و معنا دار، واقعیت را به اختیار خود در آورند.
سن توماس آکویناس (1225-1274) فیلسوف ایتالیایی ، رنه دکارت (1650-1596) ،باروخ اسپینوزا (1632-1677) فیلسوف هندی ، گوتفرید ویلهلم فن لایب نیتس (1646-1716) فیلسوف و ریاضی دان آلمانی، دنی دیدرو (1713-1784) فیلسوف و ادیب فرانسوی ، امانوئل کانت (1724-1804) فیلسوف آلمانی ، یوهان گوتلیب فیشته (1762-1814) فیلسوف آلمانی ، فریدریش ویلهلم ژوزف شلینگ (1775-1854) فیلسوف آلمانی و کارل رایموند پوپر (1902-1994) فیلسوف و جامعه شناس اتریشی خِرَدگرا بودند. درمقابل احساس گرایی ، تجربه گرایی ، تقلید گرایی ، خِرَد ستیزگرایی ، دنباله گرایی و مهمل گرایی است .
oگروه موضوعی ← علوم انسانی
oنظریه پرداز ← رنه دکارت
oتاریخ ارایه ← قرن هفدهم
ما 48 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم