هگل فيلسوف معروف آلماني تحليلی از جامعه مدني ارائه داد و نظريات بسياري از دانشمندان بعد از خود را متأثر ساخت. هگل در نوشتهها و كتابهاي خود از عبارت آلماني Burgerliche Gesell Schaft بهره گرفت كه در زبان انگليسي به Civil Society يعني جامعه مدني ترجمه گرديد.
هگل اجتماع انساني را به دو نوع تقسيم ميكند و يكي از آنها را «اجتماع مكانيكي» يا (Gesellschaft) و ديگري را "ارگانيكي" يا (Geminschaft) مينامد. تفاوت عمده و اصلي بين اين دو نوع اجتماع را در اين ميداند كه همبستگي در نوع اول بر محور منافع فردي ميچرخد در حاليكه پيوستگي و تعامل در نوع دوم بر اساس يك سلسله ارزشهاي مشترك بهوجود ميآيد و دوام پيدا ميكند.
هگل در ادامه ميافزايد كه جامعه مدني مجموعهاي از اجتماعات مكانيكي و مبتني بر منافع فردي را شامل ميشود. وي زندگي اخلاقي را به سه مرحله تقسيمبندي مينمايد كه از محيط خانواده شروع ميشود و به دولت عقلاني و آرماني ختم ميگردد و جامعه مدني مرحلهاي است كه در بين دو مرحله فوق قرار ميگيرد. بر اساس اين رويكرد، خانواده و جامعه مدني دو پايه اصلي دولت عقلاني و آرماني به شمار ميآيند و تحقق دولت عقلاني بدون عبور از حيات اخلاقي خانواده و جامعه مدني ممكن نيست. از نظر هگل رابطه بين جامعه مدني و دولت، رابطه عموم و خصوص مطلق است كه در عين وجه افتراق، مشتركاتي دارند كه مسير راهيابي افراد را به كليت يا همان روح اخلاقي هموارتر ميسازد و به آنها ميآموزانند كه فرد در مسير تكاملي اخلاقي خود و آماده شدن براي پيوستن به يك دولت عقلاني چه مراحلي را بايد طي كند و چگونه خود را كامل كند و از حالت فرديت بيرون آمده با جمع بپيوندد.
در تئوري هگل جامعه مدني تركيب يافته از طبقات و گروههايي است كه افراد آن به ميل و اراده و خواست مستقلانه خود بر محور برخي علايق فردي و شخصي گردهم آمدهاند؛ اما اين افراد در اثر تعامل و ارتباط با همديگر موقتاً ياد ميگيرند كه از چنين روابطي به نفع شخصي خويش استفاده نكند. و به منافع جمعي و گروهي بيشتر نظر داشته باشند و از قوانين عام اطاعت نمايند. بر اين مبنا گرچند ميتوان گفت كه ورود افراد در جامعه مدني ابتدا بر اساس انگيزهها و منافع شخصي صورت ميگيرد؛ اما در اثر برخورد با ديگران و تجربه نوعي كليت و عموميت و درك وابستگيهاي متقابل، از انگيزههاي شخصي و فردي عبور كرده و به علايق جمعي گرايش پيدا ميكنند و به اخلاق حرفهاي پايبندي نشان ميدهند.
نظريه هگل از اين جهت نيز با نظريات ديگر فرق دارد كه هگل جامعه مدني را تنها پس از گذار از تحولات اجتماعي-اقتصادي خاص ممكن ميداند. وي ميگويد جامعهمدني پس از گذر از قرون وسطا زمينهاي تحقق پيدا كرد، بنا بر اين جامعه مدني تنها و تنها در دنياي مدرن امكان تولد مييابد و دولتهاي باستاني، شرقي و دولتشهر يوناني هرگز برخاسته از جامعه مدني نبودهاست.
هگل دولت را نيز به دو گونه تقسيم ميكند: الف- دولت بيروني يا همان دولت در جامعه مدني كه وظيفهاش دفاع از منافع خصوصي افراد و اجراي عدالت و نظم بخشيدن به امورات اقتصادي، اجتماعي و سياسي است. ب- دولت آرماني و عقلاني كه در واقع تحقق عيني ايدهاي اخلاقي در جهان است. او معتقد است كه بشر بايد از دولت در جامعهمدني فراتر برود تا به دولت عقلاني دست پيدا كند؛ زيرا آزادي در دولت بيروني حاصل نميگردد، و تحقق آزادي با آزادي مطلق همه روحها حاصل ميشود كه در دولت عقلاني بهدست ميآيد.
جامعه مدني كه هگل از او ياد ميكند مشتمل بر دولتي از نوع اول است؛ اما دولت به معناي دوم آن در قلمرو مفهوم جامعه مدني قرار نميگيرد.
o گروه موضوعی ← علوم انسانی
o نظریه پرداز ← هگل
o تاریخ ارائه ← 1770 تا 1831
ما 35 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم