پيوند تمدنها (روايت سوم) ، برگرفته از کتاب 360 دکترین و تئوری فراگیر- نظریه های بنیادی ایلیا «میم»
انسان متولد مي شود، رشد می کند، به بلوغ میرسد، ازدواج می کند. پس از ازدواج، سرنوشتهاي مختلفي در انتظار اوست. اما غالباً بعد از ازدواج، او شاهد تولد فرزندان خود خواهد بود. با بزرگ شدن فرزندان، او فرسوده تر شده و دوران ميانسالي و سالخوردگي را و سپس مرگ را تجربه خواهد کرد. اتفاقي که براي عموم انسانها رخ داده است همان است که براي اکثر تمدنها رخ داده و واقع خواهد شد. و اين عصر زمان پيوند تمدن هاست. ازدواج فرهنگها و اديان. زوجيت تمدنها. ازدواج ممکن است پس از گفتگو يا حتي برخورد رخ دهد اما بسياري از ازدواج ها نيز بوده اند که بدون مقدمۀ گفتگو يا برخورد رخ داده اند. بعضي تمدنها در اين ازدواج، مذکر خواهند بود و برخي مؤنث. همانطور که در وضعيت موجود هم تمدنها ممکن است مذکر، مؤنث يا شبيه به خنثي باشند. مذکرها نقشي فعال، تصميم گيرنده و پيشرونده (...) را خواهند داشت و مؤنثها نيز نقشي انفعالي تر، تصميم ساز و پذيرا را به عهده دارند. حتي ممکن است بعضي از تمدنهاي مؤنث پس از ارتباط جديد، تغيير حالت دهند و نقشي معکوس به عهده گيرند. پيوند تمدنها ميگويد بشر موجودي تنهاست و از کودکي تا پايان عمر خود به دنبال پيوند است. اين تمايل بر جوامع بشري نيز حاکم است. داستان ها، افسانه ها و غالب تلاش بشر به سوي ازدواج جهت گيري دارد و اين همان جهت گيري جوامع بشري است. تعريف انسان در اين ديدگاه اين نيست که انسان موجودي شرور يا خيرخواه است. آنست که انسان موجودي است ارتباطي و خواستار ارتباط و پيوند. انسان بدون پيوند قادر به ادامۀ حيات نيست. پيوند با چيز ديگر؛ خدا، انديشه ها، رؤياها و عمومي ترين آن پيوند با همسر. تمدنها نيز همين مسير را رفته اند و خواهند رفت و حال که به بلوغ خود رسيده اند (آنها که پيش از اين نرسيده اند) زمان پيوند آنهاست. بسياري از اديان از امروز به هم آميخته اند و روند اين آميختگي از ديروز آغاز شده است. مسيحيان يهودي، مسيحيان هندو... و همين اتفاق در مورد تمدنها واقع شده و وقوع آن رو به فزوني است. ازدواج تمدن غرب و شرق و شکل گيري تمدني جديد و زاييده از آن که نه اين است و نه آن، نمونه اي است از اين واقعيت. اين به معناي اضمحلال و انحلال تمدنهاي پيشين و ظهور و بروز تمدن هاي نوين است. تمدن نوين ويژگي هايي را از تمدن پدر و مادر به ارث مي برد اما غالباً با آن دو متفاوت است. يک فرزند مي تواند خلف يا ناخلف باشد، سالم يا ناقص الخلقه باشد، تولد آن بهنگام يا نابهنگام باشد و حالات مشابه ديگر، و همين واقعيت در پيوند تمدن ها نيز صادق است. حتي بعضي از تمدنهاي جديد از سنخ «ضد تمدن» اند و در تضاد با تمدن هاي سازندۀ خود موجوديت می يابند. بعضي از تمدن هايي که پيش از اين پيوند خورده اند از همديگر جدا خواهند شد زيرا بعضي از پيوندها با يکديگر همخواني يا ناهمخواني دارند... يک مرد يا زن ممکن است بيش از يک ازدواج را تجربه کنند و همين تعدد ازدواج چه بسا دربارۀ تمدني رخ دهد همانطور که پيش از اين رخ داده است...
پايان کار گفتگوها برخورد يا گفتگو نيست، ازدواج است، پيوند تمدن ها. و اين پيوند در ابعاد مختلف رخ داده و رخ میدهد. چگونگي اين پيوند سرنوشت جهان را رقم خواهد زد.
رفتار تمدن ها بسان رفتار انسانها و خانواده هاست. يکي دومي را در خود می بلعد اما آنکه بلعيده شده نابود نمي شود بلکه اولي را از درون تغيير می دهد. وقتي دو تا از همديگر تغذيه می کنند هر دو تغيير می کنند. پيوند تمدن ها، شراکت تمدن هاست. شراکتي از نزديک و آميزش آسا. در اين آميزش، آميزندگان از يکديگر قابل تفکيک و تشخيص نيستند. اين پيوند به گونه ايست که به هم پيوستگان دچار جهش خواهند شد ولي معلوم نيست که اين جهش براي هر دو يکسان باشد و چه بسا جهش در جهتي متضاد رخ دهد...
در پيوند تمدن ها مفهوم و روال دموکراسي و آنچه به آن و به تمدن جديد وابسته است دگرگون خواهد شد... وقتي يکي جذب يکي ديگر می شود اين می تواند به آن معنا باشد که اين يکي سومي را يا ترکيب سومي و چهارمي، ترکيب اولي و دومي را دفع می کند. پس بعضي تمدنها يا ترکيب هاي جديد، تمدنهاي ديگر را دفع خواهند کرد. اين رفتار (دفعي و جذبي) متفاوت با رفتارهاي پيشين است و جهت گيري آن جنگ نيست بلکه صلح است. جهت گيري جهان به سمت صلح بزرگ است، ولي پس از يک اتفاق بزرگ اين حركت بسيار قدرتمند خواهد شد.
«تعامل ميان اسلام و يهود و مسيحيت ميتواند بسياري از مسائل جهان امروز را حل کند زيرا ريشه اکثر مسائل جهاني در اختلافات ايدئولوژيک است.»
oگروه موضوعی ← علوم انسانی
oنظریه پرداز ← ایلیا «میم»
oتاریخ ارایه نظریه ← دهه هفتاد خورشیدی
ما 36 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم