هاله انسان به صورت لایهلایه میباشد. اکثر دانشمندان متافیزیک بر اساس ادراک، تحلیل و دقت خود آنرا به هفت لایه تقسیم کردند که در انطباق با هفت چاکرای اصلی موجود در هاله میباشد. لایههای یک، سه، پنج و هفت ساختار معین دارند، ولی لایههای دو، چهار و شش سیالات بیشکلاند که در لابهلای لایههای فرد قرار گرفته است. هر لایه به اتفاق چاکرای مربوطه وظایف مشخصی را بر عهده دارد. هر لایه یک محدوده ارتعاشی محسوب می شود. برای رویت هر سطحی، آگاهی بیننده باید با سطح فرکانسی همان لایه، تنظیم گردد. این لایه های ساختاری فرد، قالب تمای اعضا کالبد یزیکی را در خود حمل می کند. جریانی عودی از انرژی در امتداد نخاع حرکت می کند و به بالا و پایین می رود. این جریان از بالای سر و دنبالچه عبور کرده و در کالبدهای دیگر نیز جاری می گردد. در حوزه انرژی، گردابهای مخروطی چرخانی به نام چاکرا وجود دارد که نوک مخروط آنها به جریان نیروی عودی متصل است. قسمت پهن این مخروطها در حاشیه کالبدی قرار دارد که چاکرا در آن مستقر است. در هاله هر سطح با یکی از چاکراها منطبق است، یعنی نخستین لایه با اولین چاکرا و به همین ترتیب. این مراکز مسؤول تبادل انرژی بین هاله انسان و هاله کیهان(ارسال و دریافت انرژی) و همچنین مسؤول متعادل کردن انرژی در سطوح مختلف هاله میباشند.
یکی از متخصصین تششع شناسی به نام دکتر David Tansley در کتاب خود می نویسد، هفت چاکرای اصلی انسان در نقاطی بوجود آمده اند که در آنها خطوط نور ثابت 21 بار یکدیگر را قطع می نماید. 21 چاکرای فرعی هم در نقاطی واقعند که شعاع های انرژی 14 بار از آنها عبور می کند. هر یک از چاکراهای اصلی جلوی بدن، جفتی در قست پشت دارد. این زوج به عنوان بخش های پسین و پیشین چاکرا محسوب می شوند. بخش های پیشین بع احساسات و قسمت های پسین بچاکراها به تمایلات و اراده انسان مربوط می باشند و سه چاکرای واقع در سر با تفکرات در ارتباطند. می توان چاکرای 1 (basic chakra) و چاکرای 7 (Crown chakra) را هم جفت یکدیگر دانست چرا که انها دو انتهای باز جریان نیروی عمودی اصلی را تشکیل می دهند.
1- انتقال انرژی حیاتی هر یک از کالبدهای حوزه و به تبع آن کالبد فیزیکی.
2- فراهم آوردن شرایط رشد جنبه های مختلف آگاهی.
3- انتقال انرژی بین لایه های مختلف حوزه. هر یک از لایه های هاله، هفت چاکرای خاص خود را داراست که هر یک در همان ناحیه کالبد فیزیکی قرار دارند اما هر لایه تسبت به لایه قبلی دارای گام فرکانسی بالاتری است.
انواع کالبدها
کالبد اتری(لایه اول):
کالبد اتری که نام آن برگرفته از اتر(حالتی بین ماده و انرژی) می باشد، همچون بافتی درخشان از اشعه های نور می باشد که از خطوط ظريف انرژي تشكيل شده است. ساختار این لایه همچون کالبد فیزیکی بوده، شامل تمام بخش های آناتومی و اعضاء مشابه بدن می باشد. وجود بافت های فیزیکی صرفاً به دلیل قالب حیاتی اتری است، به عبارت دیگر، حوزه مزبور پیش نیاز وجود جسم است نه معلول وجود کالبد فیزیکی. در آزمایشاتی که توسط آن برنن و دکتر جان پیراکس به عمل آمد، همین رابطه در مورد گیاهان نیز مورد تأیید قرار گرفت. ساختمان شبکه ای کالبد اتری دارای جنبشی مداوم است. خطوط انرژی این کالبد، مانند يك شبكه درخشان از پرتوهاي سفيد وآبي است که در سراسر جسم متراکم فیزیکی در جنب و جوش هستند. رنگ این لايه می تواند از آبي روشن تا آبي تيره متغير باشد. ساختار اين لايه با كالبد فيزيكي يكسان بوده وتمام جزييات وآناتومي بدن را در بر ميگيرد. این کالبد در حدود 6/0 الی 5 سانتی متر بالاتر از کالبد فیزیکی قرار دارد.
کالبد عاطفی(لایه دوم):
این لایه با عواطف سرو کار داشته و لطیف تر از لایه اتری می باشد. تقریباً مشابه کالبد فیزیکی بوده و ظاهر آن مانند ابرهای رنگین از جنس عنصری لطیف در حرکتی سیّال و دائمی است كه نشاندهنده طيف كامل عواطف است و فاصله آن تا جسم بین 5/2 تا 5/7 سانتی متر می باشد.
کالبد ذهنی(لایه سوم):
این کالبد فراتر از کالبد عاطفی و دارای جنسی لطیف تر می باشد و محتوای آن افکار و پدیده های ذهنی است. این کالبد به صورت نوری به رنگ زرد روشن که اطراف سر و شانه ها می تابد و قابل رویت است و به طور کلی در اطراف بدن گسترش یافته و درخشان تر می شود. فاصله حاشیه این لایه از جسم بین 5/7 تا 20 سانتی متر می باشد. کالبد ذهنی نیز یکی از کالبدهای سازمان یافته است و از ساختار عقیدتی ما تشکیل شده است. در بیشتر موارد در درون این لایه زرد رنگ، قالب های فکری قابل رؤیت می باشند. قالب های فوق همچون حباب هایی شفاف و اشکالی متنوع مشاهده می شوند. رنگ های دیگری نیز روی این حباب ها را می پوشانند که در عمل از سطح عاطفی نشأت می گیرند. این رنگ به معنی احساس فرد در رابطه با آن اندیشه خاص است. هر چه اندیشه روشن تر و منظم تر باشد قالب مربوطه نیز دارای همین خاصیت است. ما به واسطه تمرکز بر محتویات فکری این قالب ها، آنها را تقویت می نماییم. بنابراین اندیشه هایی که به صورت عادت درآمده اند به نیروهای منظم بسیار قدرتمندی تبدیل شده، زندگی ما را تحت تأثیر قرار می دهند.
کالبد اثیری(لایه چهارم):
لایه چهارم یا کالبد اثیری که با چاکرای قلب مرتبط است، معبر عبور تمام انرژی ها از جهانی به جهانی دیگر است. بدین معنی که انرژی معنوی می باید از میان آتش قلب عبور کند تا به انرژی های تحتانی فیزیکی مبدل گردد و از سوئی دیگر انرژی های فیزیکی متعلق به سه لایه تحتانی باید از آذر استحاله گر قلب بگذرند تا به انرژی معنوی تبدیل شوند.
این لایه فاقد شکلی معین می باشد و وسعت آن تا فاصله اي حدود 15الي 30ساتيمتر از كالبد فيزيكي است، ترتیب رنگ های کالبد اثیری نیز همانندکالبد عاطفی است اما این رنگ ها اکثراً رنگ سرخ عشق را نیز به خود جذب می کنند. چاکرای قلب فردی عاشق در سطح اثیری، سرشار از نور سرخ است. انسان ها به هنگام ایجاد ارتباط با یکدیگر، از درون چاکراهای خود، ریسمان هایی را جهت اتصال به سوی یکدیگر می فرستند. علاوه بر کالبد اثیری، این ریسمان ها در بسیاری از سطوح حوزه انرژی نیز وجود دارند. هر چه روابط دو فرد طولانی تر و عمیق تر باشد، ریسمان ها بیشتر و محکم ترند. هنگام پایان یافتن این روابط، ریسمان های مذکور پاره شده، گاهی رنج و درد شدیدی را سبب می شوند. انسان در طی دوره«به پایان بردن» دوستی غالباً مشغول گسستن این پیوندها در سطوح تحتانی حوزه و تجدید ریشه آنها در درون خویش می باشد.
در سطح اثیری تأثیرات متقابل زیادی بین افراد رخ می دهد. در میان افراد حاضر در یک اتاق، لکّه ها و حباب های بزرگ رنگین با شکل های مختلفی پراکنده می شوند، که برخی از این حباب ها خوش آیند و برخی ناخوش آیند هستند، به نحوی که تفاوت این دو را می توان حس کرد. ممکن است شما از حضور شخصی در آن سوی اتاق که حتی از حضور شما آگاه نیست، احساس ناراحتی کنید. در این احوال در سطحی دیگر وقایع بسیاری در شرف روی دادن هستند. آن برنن بیان می کند که افرادی را در کنار یکدیگر دیده ام که وانمود می کردند به یکدیگر توجّهی ندارند، در حالیکه در کالبدهای اثیری آنها ارتباطی تام برقرار بود و مقادیر متنابهی از حباب های انرژی در حال داد و ستد دیده می شد. بدون شک شما نیز چنین چیزی را تجربه نموده اید. در حقیقت آنچه بین حوزه های انرژی رخ می دهد، محکی عملی است، بدین منظور که آیا حوزه ها با یکدیگر هماهنگ، و دو فرد با هم سازگار هستند یا نه؟
کالبد کلیشه ای اتری(لایه پنجم):
این لایه، کلیشه تمام اعضاء بدن را در خود دارد و در واقع همانند نسخه نگاتیو یک عکس است. این لایه نسخه منفی کالبد اتری است که آن نیز همان طور که قبلاً گفته شد، کلیشه کالبد فیزیکی است. ساختمان لایه اتری از لایه کلیشه اتری برگرفته می شود و فاصله آن از بدن در حدود 45 الی 60 سانتی متر می باشد. در موارد بیماری، هنگامی که شکل لایه اتری مغشوش می شود، عمل لایه کلیشه اتری برای تصحیح لایه اتری بسیار ضروری است. در این لایه صوت خالق ماده است و در همین سطح از کالبد صوت بیشترین اثر درمانی را داراست.
کالبد آسمانی(لایه ششم):
سطح ششم که کالبد آسمانی خوانده می شود، بخش عاطفی طبقه معنوی است. فاصله این لایه از بدن 60 الی 105 سانتی متر است. در این سطح، جذبه عمومی تجربه می گردد و می توان به وسیله مدیتیشن[1] و یا روش هایی شبیه به آن، به این طبقه دست یافت. وقتی به نقطه ای می رسیم که جایگاه «بودن» و شناخت رابطه خویش با عالم است، هنگامی که نور عشق را در تمام موجودات هستی می بینیم، وقتی که در نور شناور می شویم و حس می کنیم با هم یکی هستیم و با خداوند وحدت حاصل کرده ایم، آگاهی خود را تا طبقه ششم ارتقاء بخشیده ایم، در اين سطح است كه ما وجد و شعف معنوي را تجربه ميكنيم. در حقیقت هنگامی که بین چاکرای گشوده قلب و چاکرای گشوده آسمانی ارتباط برقرار گردد، عشق بلاشرط جریان می یابد. این کالبد دارای نور ضعیف (صفت ضعیف به دلیل سرعت تناوب بسیار بالای ارتعاشات لایه، توسط آن برنن به کار برده می شود) و متغیر است که بیشتر آن از رنگ های ملایم و روشن تشکیل شده است. اين نور درخشش طلايي- نقره اي وكيفيت رنگ به رنگ شونده دارد. می توان گفت که این کالبد از جنس نور اطراف شمع است که در درونش پرتوهای درخشان تری قرار دارند.
کالبد کلیشه ای کتری یا کالبد علـّی (لایه هفتم):
سطح هفتم، بخش ذهنی طبقه معنوی است که فاصله آن از بدن در حدود 75 الی 105 سانتی متر است. هنگامی که خود را تا سطح هفتم هاله بالا می بریم، می دانیم که با خالق وحدت حاصل کرده ایم. شکل ظاهری این لایه همان شکل تخم مرغی خود هاله است و تمام کالبد های فرد را در بر می گیرد. این لایه از ریسمان های نازک و بسیار مستحکم نور طلایی- نقره ای تشکیل شده است که وظیفه آنها حفظ انسجام حوزه انرژی می باشد. در درون آن شبکه زرینی به شکل کالبد فیزیکی وتمام چاکراها قرار دارد. شکل تخم مرغی آن در حدود 90 الی 150 سانتی متر با بدن فاصله دارد، که این فاصله از فردی به فرد دیگر متغیر می باشد. نوک این تخم مرغ در قسمت پایین پاها و انتهای پهن ترش در حدود 90 سانتی متری بالای سر قرار دارد. در صورتی که فرد انرژی زیادی داشته باشد، این ابعاد قابلیّت توسعه زیادی دارند. حاشیه بیرونی این لایه، عملاً همچون تخم مرغ دیده می شود و به نظر می رسد ضخامت این پوسته بیرونی 8/ الی 5/1 سانتیمتر باشد. پوسته خارجی کالبد هفتم بسیار قوی و دارای خاصیت ارتجاعی است و همچون پوسته تخم مرغی که از جوجه محافظت می کند، از هاله مراقبت می نماید و در برابر هر گونه نفوذی مقاوم است. تمام چاکراها و قالبهای کالبدی موجود در این لایه گوئی از نوری زرین ساخته شده اند. این بخش مستحکم ترین و در عین حال ارتجاعی ترین بخش هاله می باشد.
لایه هفتم را می توان به نوعی موج درخشان ایستا با شکلی پیچیده که سرعت نوسانی بسیار زیادی دارد، تشبیه نمود. علاوه بر آنچه ذکر شد، پیوندهای زندگی های گذشته به صورت نوارهایی در درون پوسته تخم مرغی لایه کلیشه ای اتری قرار دارند. در حقیقت نواری که در نزدیکی گردن قرار دارد معمولاً شامل آن دسته ای از تجربیات زندگی های گذشته است که در زندگی کنونی در حال خنثی نمودن اثرات آن هستیم.
oگروه موضوعی ← علوم باطنی- هفت سطح هاله و هفت چاکرای اصلی
oنظریه پرداز ← دانشمندان متافیزیک بسیاری نظیر باربارا آن برنن و ...
oتاریخ ارایه ←
ما 61 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم